بانکداری باز و آینده بانک های رقیب
بانکداری باز اکنون در سراسر اروپا اجباری است، در حالی که بریتانیا شاهد افزایش 60 درصدی کاربران فعال بانکداری باز بوده است. حتی اپل هم وارد عمل شده است. سوال واقعی این نیست که بانکداری باز چقدر مفید است، اما چه کسی به بهترین وجه از سودمندی بدون شک آن استفاده خواهد کرد؟
پاسخ واضح بانک ها است. با این حال، بانکهای سنتی هنوز بهطور غمانگیزی برای این امر آماده نیستند گزارش شده است که بیش از 65 درصد از بانکها حتی یک استراتژی بانکداری باز هم ندارند.
بنابراین دوباره، به نظر می رسد که نوآوری به عهده بانک های رقیب خواهد بود. اما چگونه این کار را انجام می دهند؟ معنی واقعی آن چیست؟ در اینجا، توضیح خواهم داد که چگونه فرصتهای بانکداری باز، آینده بانکهای رقیب را شکل میدهد.
بانکداری چالش برانگیز بیش از حد شخصی خواهد شد.
فرصت های داده ای که بانکداری باز در اختیار بانک های رقیب قرار می دهد، برای نوآوری و شخصی سازی بسیار زیاد خواهد بود.
فکر کنید که گوگل چگونه از جستجوها و رسانه های اجتماعی از روابط درآمدزایی می کند. بانک های رقیب به زودی همین کار را انجام خواهند داد اما با داده های هزینه های ما. با استفاده از این داده ها، بانک های رقیب قادر خواهند بود محصولات مالی بسیار شخصی سازی شده را به مشتریان خود ارائه دهند. به علاوه، آنها دیگر نیازی به ساختن اینها از ابتدا ندارند. آنها می توانند آنها را با شراکت با Banking-as-a-Service و ادغام کننده های مالی تعبیه شده ارائه دهند.
این شرکا خدمات مالی ارزش افزوده را در اکوسیستمی از محصولات تجمیع میکنند و به بانکهای رقیب اجازه میدهند تا با یک ادغام ساده آنها را به مشتریان خود ارائه دهند. به علاوه، آنها می توانند از داده ها برای ارائه این موارد در نقطه نیاز استفاده کنند.
برای بسیاری از بانک های رقیب، هدف نهایی تجمیع همه این خدمات در یک مکان، با استفاده از AISP و PISP - دو اصل کلیدی بانکداری باز است.
AISPها و PISP ها برای بانک های رقیب حیاتی خواهند بود
AISP مخفف Account Information Service Provider است. این به معنای ارائهدهنده خدماتی است که میتواند به اطلاعات موجود در حساب بانکی شخص دسترسی داشته باشد، اما نمیتواند کاری با آن انجام دهد. به هر حال نه از لحاظ فیزیکی. کاری که آنها می توانند انجام دهند تجزیه و تحلیل آن برای ارائه محصولات یا مشاوره مالی است، مانند شرکتی که اپل به تازگی خریداری کرده است، Credit Kudos. آنها از دادههای بیدرنگ برای ارزیابی شایستگی افراد برای وام استفاده میکنند.
با این حال، امکانات بسیار فراتر از آن است. همانطور که گوگل میتواند دادههای جستجو را جمعآوری و تجزیه و تحلیل کند تا نیازهای خرید آینده را پیشبینی کند، رقبا نیز میتوانند کاری مشابه با دادههای هزینه انجام دهند.
با این حال، با AISP، آنها هرگز نمی توانند پول را از یک حساب منتقل کنند. اما یک PISP می تواند. PISP مخفف Payment Initiation Service Provider است. این به معنای هر کسب و کاری است که مجاز به اتصال به یک حساب بانکی و شروع پرداخت ها از طرف مشتری است. این می تواند یک خرده فروش آنلاین باشد که جزئیات کارت را به خاطر می آورد. یا یک برنامه بودجه بندی می تواند پول را از یک حساب بانکی بیرون بکشد و آن را در سایر حساب ها و برنامه های خدمات مالی پخش کند.
بانک های رقیب می توانند از بانکداری باز برای پرداخت های بهتر استفاده کنند
یکی از مزایای بزرگ بانکداری باز برای رقبا، گزینه هایی است که برای پرداخت ها ارائه می کند. هم در نحوه ی اینکه PISP ها به محصولات مختلف در اکوسیستم یک بانک اجازه می دهند پول را جابجا کنند، و هم در باز کردن راه آهن های پرداخت. اینها به رقبا اجازه می دهد تا در زمان و پول زیادی در پردازش پرداخت های داخلی و بین المللی صرفه جویی کنند.
همه اینها احتمالاً به بزرگترین تأثیری است که بانکداری باز روی رقبا خواهد گذاشت: می تواند به سودآوری آنها کمک کند.
بانک های رقیب بالاخره می توانند سودآور شوند.
علیرغم وجود حدود 250 بانک رقیب در جهان، تنها 5 درصد از آنها شکست خورده اند. به لطف اکوسیستم های مالی تعبیه شده که قبلاً ذکر کردم، این در حال تغییر است. اکنون بانکهای رقیب میتوانند با ایجاد پورسانت از تعبیه سایر خدمات مالی در محصولات خود - یا با تعبیه محصولات خود در جای دیگر، سود کسب کنند.
نتیجه گیری:
همه اینها تنها با بانکداری باز امکان پذیر است. به همین دلیل است که برای بسیاری از رقبا، بازی پایانی باید از بانکداری باز به عنوان تجمیع کننده خدمات و به عنوان یک مربی پرداخت استفاده کند.
انتظار می رود تا سال 2030 ارزش مالی جاسازی شده به 6.3 تریلیون دلار برسد. این صنعت بزرگترین میراث بانکداری باز خواهد بود.